ماسینه زدیم و بی صدا باریدند

ماسینه زدیم و بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر صف شهدا را چیدن
دیدگاه ها (۱)

می گویم حالا که دستانتان را بی رحمانه بستند کاش چشمانتانم هم...

شب جمعه و روز نهم و یار نیامد...از غصه دلم خون شد و دلدار نی...

امان از دل رهبر

وای بر جهل و بی سوادی

. ما سینه زدیم و بی صدا باریدند. از هرچه که دم زدیم، آنها دی...

ما ســینه زدیم و بی صدا باریدنداز هر چه که دم زدیم، آن‌ها دی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط