یه وقتایی لازمه یه پیچ گوشتی برداری و پیچ و مهره های ذهن

یه وقتایی لازمه یه پیچ گوشتی برداری و پیچ و مهره های ذهن و دلت رو باز کنی ،
یه سری فکرا و حس هارو بیاری بیرون بچینی جلوت ،
بشینن باهات حرف بزنن ،
بهت بگن درسته عید گذشته ولی خونه تکونیِ خود آدم لازمه ،
بهت بگن حس های جدیدت مبارکت باشه پس قدرشونو بدون ،
بهت بگن بد نیستی ولی بیشتر خوبی کن که بیشتر خوبی ببینی ،
بهت بگن این تغییرایی که کردی بد نیست ولی خوبم نیست ،
بگن کی بودی و هستی و چرا اینجایی ،
بگن مراقب باش ،
قدر خوشی و لحظه هاتو بیشتر بدون ،
بعد اون پیچ و مهره هارو سفت تر کنی ،
تا جای اون فکر و احساسات محکم تر شه و بدونی هیشکی و هیچی چیزی که واسه تو هست رو نمیتونه ازت بگیره .
#دنیا
#deep_feeling
دیدگاه ها (۱)

‌ یک روز با خودت کنار می آییاحتمالاً یک جایی بین 35 تا 45 سا...

‏وقتی تو نسبت به خودت بی توجهی، طبیعتا برای من هم بی اهمیت م...

امروز سوار یه تاکسی شدمصد متر جلو تر یه خانمی کنار خیابون ای...

میدونی ...؟این مشاور خانواده تو تلویزیون اون دفعه میگفت که ت...

همه راجب شکست عشقی یا راجب حس یک طرفه میگن..با اینکه حس بدتر...

قانون چهارم:تغییر از خودمون

خون آشام من_𝗽𝗮𝗿𝘁𝟯اون دختر به سمتم حمله ور شدو با سرعت زیادی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط