سلام،یه لحظه وایسا.
سلام،یه لحظه وایسا.
آره آره با خودتم. برگرد، من اینجام.
آهان، حالا خوبه!
خوب بهم نگاه کن.
دلم لک زده بود بشینم دو کلوم باهات حرف بزنم.
خوبی؟
کجایی؟
اصلا هستی؟
نه! نیستی.
هستیا...ولی نیستی.
از همون بودنا که از هزار تا نبودن بدتره.
اصلا مطمئنی این خودتی؟
پس چرا دیگه چشمات برق نمیزنه؟
پس چرا همش به یه جا خیره میشی و میری تو فکر؟
پس چرا دیگه خندههات واقعی نیست؟
پس چرا شبا تا صبح بیداری و گریههاتو رو پشت پنجره پنهون میکنی؟
هیس.
لازم نیست چیزی بگی.
میدونم.
میدونم خستهای.
میدونم هرروز صبح آروم میری در کمدت رو باز میکنی، یکی از اون نقابای خندون رو انتخاب میکنی و روزت رو شروع میکنی.
منو ببین.
من اینجام. میفهممت!
یکم بیا نزدیکتر...
آره نزدیکتر...
خوبه خوبه همینجا.
حالا آروم آروم با نوک انگشتت اشکهای آدم تو آیینه رو پاک کن.
موهاش رو نوازش کن.
حالا یکم بهش بخند.
آره بخند.
ببینش چقدر با خنده قشنگتره!
آروم بهش بگو:
"دیگه از هیچی نترس.
ما تنها نیستیم.
ما همو داریم!
درست میشه.
درستش میکنیم!"
#Tak_setareh★
آره آره با خودتم. برگرد، من اینجام.
آهان، حالا خوبه!
خوب بهم نگاه کن.
دلم لک زده بود بشینم دو کلوم باهات حرف بزنم.
خوبی؟
کجایی؟
اصلا هستی؟
نه! نیستی.
هستیا...ولی نیستی.
از همون بودنا که از هزار تا نبودن بدتره.
اصلا مطمئنی این خودتی؟
پس چرا دیگه چشمات برق نمیزنه؟
پس چرا همش به یه جا خیره میشی و میری تو فکر؟
پس چرا دیگه خندههات واقعی نیست؟
پس چرا شبا تا صبح بیداری و گریههاتو رو پشت پنجره پنهون میکنی؟
هیس.
لازم نیست چیزی بگی.
میدونم.
میدونم خستهای.
میدونم هرروز صبح آروم میری در کمدت رو باز میکنی، یکی از اون نقابای خندون رو انتخاب میکنی و روزت رو شروع میکنی.
منو ببین.
من اینجام. میفهممت!
یکم بیا نزدیکتر...
آره نزدیکتر...
خوبه خوبه همینجا.
حالا آروم آروم با نوک انگشتت اشکهای آدم تو آیینه رو پاک کن.
موهاش رو نوازش کن.
حالا یکم بهش بخند.
آره بخند.
ببینش چقدر با خنده قشنگتره!
آروم بهش بگو:
"دیگه از هیچی نترس.
ما تنها نیستیم.
ما همو داریم!
درست میشه.
درستش میکنیم!"
#Tak_setareh★
۶.۱k
۰۳ مهر ۱۴۰۰