تلخیصی بر کتاب ماجرای سوارکاری فرانتس
تلخیصی بر کتاب ماجرای اسبسواری فرانتس
کتاب" ماجرای اسب سواری فرانتس" نوشتهی "کریستینه نوستلینگر" نویسندهی اتریشی است.
کریستینه نوستلینگر (Christine Nöstlinger) زادهی ۱۳ اکتبر ۱۹۳۶ میلادی، در شهر وین، در زمینهی ادبیات کودک و نوجوان است، که برندهی جایزهی هانس کریستیان آندرسن در سال ۱۹۸۴ شده است.
این نویسنده اتریشی با نگارش داستانهایی در مورد پسرکی به نام "فرانتس" همراه با صدایی جیغ مانند و دیگر ویِژگیهای او به شهرت دست یافت.
وی در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۸ در شهر وین درگذشت.
مترجم این کتاب، خانم "کتایون سلطانی" و تصویرگرش "ارهارد دیتل" است.
این کتاب چاپ اول ۱۳۹۲ انتشارات آفرینگان در ۱۲۷ صفحه است، و تا چاپ سوم اسفند ماه ۱۴۰۰ بالغ بر ۳۸۵۰ نسخه از آن در ایران چاپ و منتشر شده است.
داستان کتاب به پسرکی به "فرانتس فروستل" میپردازد، که با دخترکی به نام "گابی" دوست و همسایه است و پس از یک سری رویدادها، گابی به اسبسواری علاقهمند میشوند و فرانتس برای اینکه دل گابی را به دست بیاورد، به دروغ ادعا میکند که به اسبها علاقه دارد و اسبسواری بلد است و از آنها شناخت کافی دارد و اتفاقاتی بعد از آن پیش میآید.
▪از متن کتاب:
(۱)
اما برای این که تحمل حرف زور برایش آسانتر شود هی به خودش تلقین میکند که گابی اصلأ به او زور نمیگوید.
(۲)
هر وقت عکس اسبی را تماشا میکردند که روی پیشانیاش لکهای سفید دیده میشد، بلافاصله فرانتس عین دانشمندها شروع میکرد به توضیح دادن: "به لکهای که این اندازه باشد میگویند جرقه، اگر کوچکتر باشد، گلوله و اگر بزرگتر باشد، ستاره."
(۳)
مثلأ میخواهد دلداریام بدهد. اما دلداری دادن هنر میخواهد. بابا همیشه میخواهد غصههایم را بیاهمیت جلوه بدهد.
✍ #لیلا_طیبی (صحرا)
کتاب" ماجرای اسب سواری فرانتس" نوشتهی "کریستینه نوستلینگر" نویسندهی اتریشی است.
کریستینه نوستلینگر (Christine Nöstlinger) زادهی ۱۳ اکتبر ۱۹۳۶ میلادی، در شهر وین، در زمینهی ادبیات کودک و نوجوان است، که برندهی جایزهی هانس کریستیان آندرسن در سال ۱۹۸۴ شده است.
این نویسنده اتریشی با نگارش داستانهایی در مورد پسرکی به نام "فرانتس" همراه با صدایی جیغ مانند و دیگر ویِژگیهای او به شهرت دست یافت.
وی در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۸ در شهر وین درگذشت.
مترجم این کتاب، خانم "کتایون سلطانی" و تصویرگرش "ارهارد دیتل" است.
این کتاب چاپ اول ۱۳۹۲ انتشارات آفرینگان در ۱۲۷ صفحه است، و تا چاپ سوم اسفند ماه ۱۴۰۰ بالغ بر ۳۸۵۰ نسخه از آن در ایران چاپ و منتشر شده است.
داستان کتاب به پسرکی به "فرانتس فروستل" میپردازد، که با دخترکی به نام "گابی" دوست و همسایه است و پس از یک سری رویدادها، گابی به اسبسواری علاقهمند میشوند و فرانتس برای اینکه دل گابی را به دست بیاورد، به دروغ ادعا میکند که به اسبها علاقه دارد و اسبسواری بلد است و از آنها شناخت کافی دارد و اتفاقاتی بعد از آن پیش میآید.
▪از متن کتاب:
(۱)
اما برای این که تحمل حرف زور برایش آسانتر شود هی به خودش تلقین میکند که گابی اصلأ به او زور نمیگوید.
(۲)
هر وقت عکس اسبی را تماشا میکردند که روی پیشانیاش لکهای سفید دیده میشد، بلافاصله فرانتس عین دانشمندها شروع میکرد به توضیح دادن: "به لکهای که این اندازه باشد میگویند جرقه، اگر کوچکتر باشد، گلوله و اگر بزرگتر باشد، ستاره."
(۳)
مثلأ میخواهد دلداریام بدهد. اما دلداری دادن هنر میخواهد. بابا همیشه میخواهد غصههایم را بیاهمیت جلوه بدهد.
✍ #لیلا_طیبی (صحرا)
۴۶۳
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.