Luck

,پارت: ۰۰۱


☆سال ۲۰۰۸ نیویورک ☆
ویو آنجلینا
÷آنجلینا کجایی؟ مهمونا اومدن(داد)
+اومدم(داد)اوفففف ول کُنَم نی
با قیافه خواب الو و موهای شلخته از اتاقم اومدم بیرون.
+بله بابا چیه؟
÷برو سر و وضعت رو درست کن این چه ریختیه؟ بدو مهمونا رسیدن
+دوباره بلایای آسمونی؟
÷زشته بچه برو لباستو عوض کن ببینم
+بیخیال
÷آنجلیناااا
با همون سر و وضع رفتم پیش مهونامون این عمو و زن بچه هاش همش خونه مان آخه یکی نیست بگه شما خونه زنگی ندارین؟
=اینم دخترمو......چرا اینجوری اومدی؟
/سلام آنجلینا جان خوبی؟
*سلام عزیزم خوبی؟
+صب بخیر
انقدر حال میده ضایعشون کنم یعنی رو مخ ترین آدمای دنیان.
^سلام آنجلی خوبی؟
وای این اومد اینو از من دور کنین. هر کدوم رو بتونم تحمل کنم اینو نمیتونم.
+سلام
از کنار این یکیم رد شدم و خودمو به wc رسوندم.
دست و صورتمو شستم و مسواک زدم اومدم بیرون و از وسط همشون رد شدم و رفتم تو اتاقم. موهامو شونه کردم و با کش بستم.
یه بافت و شلوار قهوه ای پوشیدم و گوشیمو برداشتم و رفتم پیش مهمونا و خودمو پرت کردم رو مبل.
÷یکم مواظب رفتارت باش(زمزمه)
+عمرا(آروم)
=یه چیزی به دخترت بگو(آروم رو به مامان آنجلینا)
÷به حرف من گوش نمیده(آروم)
دینگ دینگ دینگ(زنگ گوشی آنجلینا)
+الو، اوه مینهویا(به کره ای صحبت میکنه) جدی اومدی اینجا؟ باشه باشه....کجایی؟ فرودگاه؟ باشه میام.....سارانگم باهاته؟ باشه حتما میام.....نه بابا چه زحمتی یه سری آدم رومخ اینجان همون بهتر که بیام باشه اومدم.
(قطع کرد)
=کجا؟
+فرودگاه
÷واسه چی؟
+مینهو و سارانگ از کره اومدن نیویورک
=کی؟
+لی مینهو... و کیم سارانگ همکلاسی چند سال پیشم
÷ما مهمون دارم
+عمو اینا که مهمون نیستن....انقدر اودن که اینجا شبیه خونه خودشون شده.
÷آنجلینا(عصبی)
+من میرم حاضر شم.
رفتم تو اتاقم و از کمدم یه تی شرت شلوار قهوه ای بیرون آوردم و پوشیدم موهامو با کش بستم کیفم رو برداشتم و رفتم پایین دم در کفشم رو از تو جا کفشی آوردم بیرون و از خونه زدم بیرون.
یه تاکسی گرفتم آدرس فرودگاه رو دادم.
وقتی رسیدم رفتم داخل فرودگاه و منتظر مینهو و سارانگ بودم. بعد چند دقیقه حس کردم یکی داره صدام میزنه.
"یورا(خنده)
+سارانگ(خنده)
دویدیم سمت هم و بهم رسیدیم و همو بغل کردیم.
+مینهو کجاست؟
"رفته چمدونا رو بگیره گفت بیرون فرودگاه منتظرم باشید.