چرامن پارت
چرامن پارت ۴
از همون دار دسته ی پیر مرده ست
ات و جونکوک: خوش اومدین
اونا😅: ممنون فقط جاها رو به ما نشون بدید
جونکوک حیاط رو نشون بادیگارد ها میداد ات هم خونه رو خدمتکارها
جونکوک: خب ات من دیگه باید برم
ات: برو به سلامت بای بوس
جونکوک: بای چاگی بوس
ویو ات: جونکوک که رفت منم حاضر شم برم با دوستام کار دارم
تا اینکه
دینگ دینگ(بچه ها ای دینگ دینگ تا آخرش با شما هست)
ات با ترس: بله
مرده که مرده بود: اینجا سرده بویه خون میاد
ات: جیغغغغغغغغغغغ وای دوباره
خدمتکار: خانم چیشده
ات: چیزی نشده
رفتم بیرون تاشد سعی کردم از فکرم بیرونش کنم
خسته برگشتم و یه چرت خوابیدمو بلند شدم و رفتم حمام و بعد از ۱۴مین اومدم بیرون لباسام رو عوض کردم و یه لباس به شکل توت فرنگی یه عطر به بویه توت فرنگی و یه روژ لب با بویه توت فرنگی و مزه یه توت فرنگی زدم
از همون دار دسته ی پیر مرده ست
ات و جونکوک: خوش اومدین
اونا😅: ممنون فقط جاها رو به ما نشون بدید
جونکوک حیاط رو نشون بادیگارد ها میداد ات هم خونه رو خدمتکارها
جونکوک: خب ات من دیگه باید برم
ات: برو به سلامت بای بوس
جونکوک: بای چاگی بوس
ویو ات: جونکوک که رفت منم حاضر شم برم با دوستام کار دارم
تا اینکه
دینگ دینگ(بچه ها ای دینگ دینگ تا آخرش با شما هست)
ات با ترس: بله
مرده که مرده بود: اینجا سرده بویه خون میاد
ات: جیغغغغغغغغغغغ وای دوباره
خدمتکار: خانم چیشده
ات: چیزی نشده
رفتم بیرون تاشد سعی کردم از فکرم بیرونش کنم
خسته برگشتم و یه چرت خوابیدمو بلند شدم و رفتم حمام و بعد از ۱۴مین اومدم بیرون لباسام رو عوض کردم و یه لباس به شکل توت فرنگی یه عطر به بویه توت فرنگی و یه روژ لب با بویه توت فرنگی و مزه یه توت فرنگی زدم
- ۱۱.۶k
- ۲۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط