از اینکه آلبومهای عکس توی کشو های کمد خاک بخورند دلم می
از اینکه آلبومهای عکس توی کشو های کمد خاک بخورند دلم میگیرد. از اینکه اسم پوشههای کامپیوتری را بگذارند دفترچههای خاطره حالم بد میشود. به خصوص وقتی که میخواهی پا به پای تکنولوژی قدم برداری اما به تو میگوید ظرفیت پر شده و برای اینکه بتوانی همه عکسهایت را از این قوطی الکترونیکی بیرون ببری باید قید چندتایشان را بزنی چون حجمشان زیاد است یا چه میدانم از این حرفها. عکس را باید برد به آتلیه و چاپ کرد. مات یا براق فرقی نمیکند. تنها باید مواظب باشی که درست و تمیز زیر آن لایه نازک برگههای آلبوم جا بگیرند بعد آرام آرام ورق بزنی و چشم بدوزی به آدمهایی که جا شدهاند در قطعههای مستطیل شکل. آدمهایی که اگر یک شب تا صبح نگاهشان کنی خودشان از میان آلبوم بیرون نمیآیند اما یادشان چرا. این روز ها اگر برق را از خانههای این مردم بگیری، زندگیشان فلج میشود اما اگر عکسهایت را چاپ کرده باشی در تاریکترین شبها هم زیر نور شمع، صورت عزیزت دیده میشود. آن وقت تو، او، خدا... هر سه... کی فکرشو می کرد؟!
#رادیو_هفت_انقضا_ندارد : ) :
#رادیو_هفت_انقضا_ندارد : ) :
- ۷۳۸
- ۱۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط