تنفر تا عشق
#تنفر_تا_عشق
#پارت_1
#اد_جئون
خب امروزم مثل همیشه داشتم از کار
پاره وقتم بر میگشتم ساعت تقریبا 8 رو نشون میداد
موقعی ک اومدم سوار موتورم بشم(خب آرع من موتور دارم،ک*نم پاره شد تا خریدمش)
صدایی از داخل کوچه شنیدم و حس کنجکاویم گل کرد، داخل کوچه ی پسرخشگل رو دیدم که انگار زخمی شدع بود منم که
دل نازک دلم براش سوخت و تصمیم گرفتم کمکش کنم ب سمت موتورم بردمش تا ببرمش بیمارستان ، که زارت ی چی خورد ت سرمو خاموشی....
#پارت_1
#اد_جئون
خب امروزم مثل همیشه داشتم از کار
پاره وقتم بر میگشتم ساعت تقریبا 8 رو نشون میداد
موقعی ک اومدم سوار موتورم بشم(خب آرع من موتور دارم،ک*نم پاره شد تا خریدمش)
صدایی از داخل کوچه شنیدم و حس کنجکاویم گل کرد، داخل کوچه ی پسرخشگل رو دیدم که انگار زخمی شدع بود منم که
دل نازک دلم براش سوخت و تصمیم گرفتم کمکش کنم ب سمت موتورم بردمش تا ببرمش بیمارستان ، که زارت ی چی خورد ت سرمو خاموشی....
۱۹۸
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.