تنفرتاعشق

#تنفر_تا_عشق
#پارت_۲
#اد_جئون
.
وقتی چشام رو باز کردم ت ی جای تاریک بودم، باهزار زور رو زحمت در رو پیدا کردم
و همش داد میزدم تا ی خری درو وا کنه که
ی پسری در رو باز کرد انقد گوگولی و خشگل بود ک حرفمو یادم رفت ، همونطوری داشتم نگاهش میکردم ک گفت:دنبالم بیا
منم بدون حرفی مثل اون جوجه اردک زشت دنبالش میرفتم ک رسیدیم ب ی سالن
خیلیی بزرگ که بیشتر شبیه قصر بود والا
اگ منو اونجا ول میکردی گم میشدم
بیخیال این حرفا شدمو نگاهمو ب سمت
مبل ک چهارتا پسر روش نشسته بودن دادم
دروغ چرا ی دقیقه سکته رو زدم
که چشمم ب همون پسره خرد که خیر سرم خاستم بهش کمک کنم
خدمومثلانترس نشون دادم و با پرویی گفتم:
ات:منو چر آوردین اینجا؟در ضمن ت هم میشناسم (اشارع ب کوک)
(خب یچیزی بگم ات اعضا رو ب اسم نمیشناسه بخاطر همین فقط اول حرف
اعضا رو میزارم)
ج :دقیقا بخاطر همینه که اینجایی!
ات :هننن؟!
ج:خب ت قیافه رئیس مارو دیدی پس
انتظار نداشته باش ولت کنیم..
ات:رئیس چی کشک چی؟(تعجب)
ج:همینع دیگع
ات:خااا آخع اگ من نبودم ک این مردع بود کههه
اونی که شبیه گربه ها بود گفت:
حرف اضافه نزن خب؟
فعلا ی اتاق برات آماده میکنن تا ببینیم بکشیمت یا ن
فضولی هم نمیکنی ب هیچ وج !
دیدگاه ها (۴)

#تنفر_تا_عشق#پارت_۳#اد_جئوناونی ک شبیه گربه ها بود گفت :حرف ...

معرفیییییی

معرفی فیک:های من اتم 18 سالمه ت سئول زندگی میکنم تک فرزندم و...

#تنفر_تا_عشق#پارت_1#اد_جئونخب امروزم مثل همیشه داشتم از کار ...

𓇼 ⋆.˚ 𓆉 𓆝 𓆡⋆.˚ 𓇼آیدل کیلرپارت²م‌ک : خب باید همین امروز کارشو...

تک پارتی از جیهوپ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط