دلم میخواست در عصر دیگری دوستت میداشتم

دلم‌ می‌خواست‌ در عصر دیگری‌ دوستت‌ می‌داشتم‌ !
در عصری‌ مهربان‌تر و شاعرانه‌تر !
عصری‌ که‌ عطرِ کتاب‌ ،
عطرِ یاس‌ و عطرِ آزادی‌ را بیشتر حس‌ می‌کرد !
 
دلم‌ می‌خواست‌ تو را
در عصر شمع‌ دوست‌ می‌داشتم‌ !
در عصر هیزم‌ و بادبزن‌های‌ اسپانیایی‌
و نامه‌های‌ نوشته‌ شده‌ با پر
و پیراهن‌های‌ تافته‌ی‌ رنگارنگ‌ !
نه‌ در عصر دیسکو ،
ماشین‌های‌ فراری‌ و شلوارهای‌ جین‌ !
 
دلم‌ می‌خواست‌ تو را در عصرِ دیگری‌ می‌دیدم‌ !
عصری‌ که‌ در آن‌
گنجشکان‌ ، پلیکان‌ها و پریان‌ دریایی‌ حاکم‌ بودند !
عصری‌ که‌ از آن‌ِ نقاشان‌ بود ،
از آن‌ِ موسیقی‌دان‌ها ،
عاشقان‌ ،
شاعران‌ ،
کودکان‌
و دیوانگان‌ !
 
دلم‌ می‌خواست‌ تو با من‌ بودی‌
در عصری‌ که‌ بر گل‌ُ شعرُ بوریا وُ زن‌ ستم‌ نبود !
ولی‌ افسوس‌ !
ما دیر رسیدیم‌ !
ما گل عشق‌ را جستجو می‌کنیم‌ ،
در عصری‌ که‌ با عشق بیگانه‌ است‌ !
 
#نزار_قبانی
دیدگاه ها (۱۲)

من زخم های بی نظیری به تن دارم اماتو مهربان ترینشان بودیعمیق...

از یک جایی به بعدادامه میدهی زندگی را به سمت جایی پرتدست میک...

تجربه، مطلقاً به کار عاشق نمی آید.کسی که تجربه دارد قبل از ه...

می دانی غصه داردکه دلت گرفته باشدوبگویی همه چیز عالی استبا ن...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط