نه اینکه فکر کنی از دوست داشتنت خسته ام
نه اینکه فکر کنی از دوست داشتنت خسته ام
خسته نیستم. ...
اما مگر هر طلوعی را غروبی
و هر شکفتنی را پژمردنی نیست؟!
همین که فکر کنم
دوست داشتن را هم سرانجامی ست
آسوده می شوم. ....
آسوده می شوم حتی اگر نقطه ی پایان
دیدن کوله پشتی خاطراتم باشد
که بی صدا
از شانه ات بر زمین افتاد..
خسته نیستم. ...
اما مگر هر طلوعی را غروبی
و هر شکفتنی را پژمردنی نیست؟!
همین که فکر کنم
دوست داشتن را هم سرانجامی ست
آسوده می شوم. ....
آسوده می شوم حتی اگر نقطه ی پایان
دیدن کوله پشتی خاطراتم باشد
که بی صدا
از شانه ات بر زمین افتاد..
۳۰۸
۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.