سفر نگو که دل از خود سفر نخواهد کرد

سفر نگو! که دل از خود سفر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد

من و تو پنجره‌های قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد!

بِبر به بی‌ هدفی دست بر کمان و ببین
کجاست آنکه دلش را سپر نخواهد کرد

خبرترین خبر روزگار بی‌خبری‌ست
خوشا که مرگ کسی را خبر نخواهد کرد

مرا به لفظ کهن عیب می‌کنند و رَواست
که سینه‌سوخته از مِی حذر نخواهد کرد



#فاضل_نظری
@dastkhatcafe
دیدگاه ها (۱)

#روانشناسی#دکتر انوشه

بـر خـوان زمـانه مـهمـانیم هـمهوز منزل خویش بی نشانیم همهای...

از دل چقدر لاله ی تر در بیاورم یا کاسه کاسه خون جگر در بیاو...

زن بودنم تصویرمبهمی از درد و اندوه در روزهای فراموشی!در امتد...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط