ما همه در یکجایی از قصه هایمان جا ماندیم

ما همه در یکجایی از قصه هایمان جا ماندیم.
جا ماندیم و کسی متوجه نبودنمان نشد.
بدترین جای قضیه آنجایی بود که به عقب نگاه کردیم،دیدیم بود و نبودمان برای هیچ کس مهم نبوده...

#فاطمه_جوادی
دیدگاه ها (۱)

‏در من انبوهی از کلمات است که تنها برای تو گفته شده اند و هی...

خواهم که به خلوتکده ای از همه دورمن باشم و من باشم و من باشم...

از خواب خسته ام...به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم.چیزی شبیه ...

دوست داشتنت از عسل شیرین تر است دوست داشتنت عجیب آرامم می کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط