من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شڪر هیچ مگو
گفتم این روے فرشته ست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشته ست و بشر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم اے عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهاے نهان خواهم گفت
سر بجنبان ڪه بلے جز ڪه به سر هیچ مگو
مولانا
پیش من جز سخن شمع و شڪر هیچ مگو
گفتم این روے فرشته ست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشته ست و بشر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم اے عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهاے نهان خواهم گفت
سر بجنبان ڪه بلے جز ڪه به سر هیچ مگو
مولانا
- ۳.۱k
- ۱۱ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط