بعضی وقتا هم یه حسی داری که حتی نمیدونی چی باید بهش بگی

بعضی وقتا هم یه حسی داری که حتی نمیدونی چی باید بهش بگی
نمیدونی سردرگمی هست یا خستگی
نمیدونی ترس هست یا استرس
افسردگی هست یا نگرانی
نمیدونی دلت چی می‌خواهد
منتظر یه انرژی مضاعف هست
بخدا که زندگی کردن هم حوصله میخواد زنده بودن انگیزه میخواد
دیگه دلم نمیخواد نور بیاد تو اتاق
رطوبت باعث میشه احساس خفگی کنم با سازم قهرم حس میکنم از من فقط یه مغز مونده پر از اطلاعات
که دسته بندی نشده که نمیدونم بدرد میخوره یا نه :)
شایدم به قول فریدون مشیری
مشو در پیچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم کن، تبسم
دیدگاه ها (۰)

گاهی چو آب هستم و گاهی چو آتشماز این دوگانگی‌ست که بس درد می...

زنگ زدم تولد تبریک بگم بهش میگم خوبی چه خبرمیگه انتظار داشتی...

اینم از عید ما :)

این نیز گذشتسالی که باعث شد متوجه بشم که هیچکس قرار نیست جز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط