مثل کوهیم و از این فاصله هامان چه غم است

مثل کوهیم و از این فاصله هامان چه غم است
لذت عشق من و تو، نرسیدن به هم است

ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقدیریم
عاشقی کردن ما شرح عدم در عدم است

مثل یک تابلوی نیمه ی نفرین شده ای
دست هر کس که به سوی تو بیاید، قلم است

عشق را پس زدی ای دوست، ولی پیش خدا
هر که از عشق مبّرا بشود، متهم است

می روی، دور نرو، قبل پشیمان شدنت
فکر برگشتن خود باش و زمانی که کم است

قبل رفتن بنشین خاطره ای زنده کنیم
بنشین چای بریزم، بنشین تازه دم است
دیدگاه ها (۱۰)

همین لبخند کمرنگت برای حال من خوب استنکو باشد بهار تو،هوای س...

تست روانشناسی: با انتخاب یکی از گزینه های زیر شخصیت خود را ب...

چقدر بغض بخوانم سکوت بنویسم؟چقدر حرف دلم را منوط بنویسم؟چقدر...

بنال ای بلبل مسکین که آوازت غمی داردبهار از باغ بی‌برگی پریش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط