آیدای من..!
آیدای من..!
اگر می‌خواهی پیروز بشوم، به من لبخند بزن. سکوت غم‌آلود تو برای من با تاریکی مرگ برابر است.
به جان تو دست و دلم می‌لرزد، خودم را فراموش می‌کنم و به یادم می‌آید که در دنیا هیچ‌چیز ندارم.
بدبخت سرگردانی هستم که نتوانسته‌ام امید به پیروزی را حتی در دل بزرگ و قدرتمند آیدای خودم به وجود آرم...
لبان بی‌لبخند تو،آیدا..!
لبان بی‌لبخند تو پیروزی بدبختی است بر وجود من.
بگذار من به بدبختی پیروز بشوم.
لبخندت را فراموش مکن آیدا،
لبخندت را فراموش مکن ...
آیدای من..!
اگر می‌خواهی پیروز بشوم، به من لبخند بزن. سکوت غم‌آلود تو برای من با تاریکی مرگ برابر است.
به جان تو دست و دلم می‌لرزد، خودم را فراموش می‌کنم و به یادم می‌آید که در دنیا هیچ‌چیز ندارم.
بدبخت سرگردانی هستم که نتوانسته‌ام امید به پیروزی را حتی در دل بزرگ و قدرتمند آیدای خودم به وجود آرم...
لبان بی‌لبخند تو،آیدا..!
لبان بی‌لبخند تو پیروزی بدبختی است بر وجود من.
بگذار من به بدبختی پیروز بشوم.
لبخندت را فراموش مکن آیدا،
لبخندت را فراموش مکن ...
۹۳۶
۳۰ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.