تلخ و شیرین

تلخ و شیرین
این روزها می گذرند
و شهریور از راه می رسد
با طعم بوسه و شعر
و از دست مرگ هم
کاری بر نمی آید..
بوی پیراهنت
جهانی را
روشن خواهد
دیدگاه ها (۱)

در انتظار توامدر چنان هوایی بیاکه گریز از تو ممکن نباشدتوتما...

روزی حکیمی به شاگردانش گفت:فردا هرکدام یک کیسه بیاورید و در ...

..آنقدر در تو خلاصه شده امکه ناگزیرسطر سطر دفترماز نام تو لب...

یک پنجره برای دیدنیک پنجره برای شنیدنیک پنجره که مثل حلقه ی ...

همه با یار خوش و من به غم یار خوشمسخت کاری است ولی من به همی...

خیال داشتنتمثل یک شب آرام و رویایی استکه ستاره ها در آن می ر...

گفته اند مستی و راستی، و راست گفته اند. در منتهی الیه مستی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط