آنقدر
آنقدر
دلم از تو پر است
که حتی جای سوزن انداختن
در خیالم نیست
میخواهم
دوست داشتنت را اختلاس کنم
شاید
به زندانِ دلت بیفتم
به جرم پرستش چشمهایت
خوب میدانی که
یاد تـو
در مـن
شعر می سازد و
دل می سوزاند
ببین
چه ارث و میراثی
برایم دست و پا کردی
و رفتی !!!!!!!!!!
دلم از تو پر است
که حتی جای سوزن انداختن
در خیالم نیست
میخواهم
دوست داشتنت را اختلاس کنم
شاید
به زندانِ دلت بیفتم
به جرم پرستش چشمهایت
خوب میدانی که
یاد تـو
در مـن
شعر می سازد و
دل می سوزاند
ببین
چه ارث و میراثی
برایم دست و پا کردی
و رفتی !!!!!!!!!!
۹۱۵
۱۹ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.