رفاقت رو از دست فروش بازار نخریدم

رفاقت رو از دست فروش بازار نخریدم
بلکه تو کوچه های خاکی محلمون یاد گرفتم
پس خوب میدونم که برای کدوم رفیق زمین بخورم
که از زمین خوردنم شاد نشه
بلکه دست خاکیم رو بگیره
و از زمین بلندم کنهツ
دیدگاه ها (۴)

دوستت دارم با تمام واژه هایی که در گلویم گیر کرده اند و تمام...

بخوان!ا برایم از شعرهایی بخوان که هیچ گاه نسروده ای از عاشقا...

وقتی‌ باد پرده‌های‌ اتاق‌ُ جان‌ِ مَرا به‌ بازی‌ می‌گیرد، خاط...

آرزویت که می‌کنم لحظه ی آمدنت انگار دوباره پرستو ها نیامده ک...

رابطه سالم

یه زمانی فکر می‌کردم رفاقت یعنی تا تهش با هم بودن…یعنی اگه ی...

شوهر دو روزه پارت ۵۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط