داستان قدم خیر محمدی همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر

داستان قدم خیر محمدی همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر

«دختر شینا» این کتاب روایت سختی‌ها و مشقت‌های یک همسر است آن هم در شرایطی که بسیاری از مردان در کنار همسر و خانواده خود بودند و به اصطلاح از آنها نگهداری می‌کردند ولی حاج ستار همسر و فرزندانش را رها کرده تا مبادا دشمن به فرزندان و زنان کشورش تعرض کند.

قسمتی از خاطرات

«سرش را برگرداند طرف دیوار و گفت: «آن اوایل جنگ، یک وقت دیدم صدای گریه بچه‌ای می‌آید چند نفری همه جا را گشتیم تا به خانه مخروبه‌ای رسیدیم بمب ویرانش کرده بود صدای بچه از آن خانه می‌آمد رفتیم تو دیدیم مادری بچه قنداقه‌اش را بغل کرده و در حال شیر دادنش بوده که به شهادت رسیده بچه هنوز داشت به سینه مادرش مک می‌زد. اما چون شیری نمی‌آمد، گریه می‌کرد».»
دیدگاه ها (۶)

این روزها انیمیشن‌سازهای ایرانی دارند وارد یک فضای جدی و کام...

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین خواهر #شهید_حاج_عماد_مغنیه پس از...

اللهم عجل لولیک الفرج#اللهم _احفظ_قاءدنا_الخامنه_ای

در میان یاران پیامبراکرم صلی الله علیه واله جوانی بود که در ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

☆روزی عادی در مدرسه ای..☆☆مثل روز های دیگر مدرسه معلم داشت د...

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط