قمار عشق شیرین است و من هرگز نمیبازم

قُمارِ عِشق شیرین اَست و مَن، هَرگِز نمیبازَم ...
"تو" از آسِ دِلَت مَغرور و مَن، دِلخوش به سَربازم ...

چه حُکم اَست اینکه میدانی، که حُکماً دَستِ مَن خالیست ...
دِل و دَستَم که میلَرزَد ، خودَم را پاک میبازَم ...

وَرَق بَرگشته اَست اِمروز و "تو" حاکِم، مَنَم مَحکوم ...
چه بایَد کرد با این بَخت؟ میسوزَم و میسازَم ...

"تو" بازی میکُنی اَز رو وَ مَن، آنقَدر گیجم که ...
نِمیدانَم کُدامین بَرگ را ، بایَد بیَندازَم ...

اَگر حاکِم تویی اِی "عِشق" ، مَن تَسلیمِ تَسلیمَمْ ...
هَمه اَز بُرد مَغرورند و مَن، بَر باخت مینازَم ...
دیدگاه ها (۱۶)

امشب شب مهتابی آقای غزل هاستتصویر تو در مردمکم....ماه زیاد ا...

وقتی که بی هوا ، به هوای تو می زنمای غافل از دلم ، تو مپندار...

.

بی یار نبودی که ببینی چه کشیدمبی زار نبودی که ببینی چه کشیدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط