ای مطرب جان چو دف به دست آمد

ای مطرب جان چو دف به دست آمد
این پرده بزن که یار مست آمد

چون چهره نمود آن بت زیبا
ماه از سوی چرخ بت پرست آمد

ذرات جهان به عشق آن خورشید
رقصان ز عدم به سوی هست آمد
دیدگاه ها (۱۲)

موهایت را می بافمو تمام شعرهای جهان ته می کشند! گونه هایت کو...

فروغی چه زیبا میگفت:اگر یاد کسی هستیم این هنراوست، نه هنرماچ...

روی خوش زندگی همین است!همین که کسی باشد صبح را بخیر کند،شب ر...

🌱🍒بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی مکنمِهر حریف و یار دگر می‌کنی ...

آتش دل استاد علی اصغر شاه زیدی

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی🌸و آن شه بی‌نشانه را جلوه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط