سناریو هری پاتر
سناریو درخواستی هری پاتر
سناریو وقتی ناراحتی و بهشون نمیگی و مدام گریه میکنی
از هری پاتر،دراکو مالفوی،تام ریدل،متیو ریدل،تئودور نات،لورنزو برکشایر،ریگولوس بلک
هری پاتر
شب داشتی گریه میکردی که هری میاد پیشت میشینه و بغلت میکنه وبهت میگه
هری:الان هر چه قدر میخوای گریه کن ولی بعد از گریت باید بگی کی باعث شد این مروارید های جادویی رو هدر بدی
دارکو مالفوی
دارکو:ات حالت خوبه؟
ات:گریه میکنه
دراکو:کی باعث ریختن اشکات شده نکنه پاتر این کار رو کرده
ات:نه
دراکو:پس چیشده
ات:باز گریش میگیره
دراکو:ات رو بغل میکنه و میگه امیدوارم بهتر شدی بهم بگی که کی باعث این شده که چشات رو خراب کنی و اگه نگی خودم پیدا میکنم و میکشمش
تام ریدل
تام:ات دیگه خستم کردی بگو برا چی گریه میکنی؟
ات:هیچی(با گریه)
تام:برای هیچی گریه میکنی
ات:خندش میگیره
تام:من جدی گفتم کی این کار رو باهات کرده که برم آوراکاداوراش کنم
متیو ریدل
میاد اشکاتو پاک میکنه و میگه
متیو:تا وقتی من هستم حق نداری گریه کنی ات فهمیدی
ات:باشه(با بغض)
متیو:بغض هم نمیکنی تا وقتی منو داری غم نداری خوشگلم امیدوارم هر چیزی باعث ناراحتیت شده باشه نابود بشه حالا بیا بغلم
تئودور نات
تئو:ات خسته نشدی انقدر اشک هدر دادی؟
ات:نه(گریه)
تئو:ای بابا اینجوری نمیشه پاشو بریم بیرون
ات:چرا؟
تئو:کسی که ناراحتت کرده رو باید پیدا کنم
ات:چرا؟
تئو:انقدر چرا چرا نکن میخوام پیداش کنم ببینم به چه جرأتی تونسته ناراحتت کنه و اشکت رو در بیاره
لورنزو برکشایر
لورنزو:چه کسی جرئت کرده اشک دوست دخترمو در بیاره
ات:هیچی ولش کن
لورنزو:یعنی چی که ولش کن ات چند هفته هست هی داری بخاطر یهچیزی گریه میکنی و بهم نمیگی به خودت رحم نمیکنی به من رحم کن
ات:چرا؟
لورنزو:با هر قطره اشکی که میریزی من یک سال پیر تر میشم حالا اگه میخوای انقدر گریه کن تا پیر بشم
ات:اشکاشو پاک میکنه و میگه دیگه گریه نمیکنم
ریگولوس بلک
ریگولوس:بغلت میکنه و با هم گریه میکنید بعد از بغلش بیرون میارتت و میگه
ریگولوس:بغل من فقط برای موقعیت های شادی و خوشحالی نیست برای همه ی موقعیت های زندگیت چه سخت و چه آسون بغل من همیشه برای تو بازه فقط الان باید بهم بگی دلیل این گریه چی بوده؟
این اولین سناریو ی من از هری پاتر هست
اگه واکنش هاشون مورد قبولتون نبود بهم بگید
امیدوارم خوشتون بیاد❤
سناریو وقتی ناراحتی و بهشون نمیگی و مدام گریه میکنی
از هری پاتر،دراکو مالفوی،تام ریدل،متیو ریدل،تئودور نات،لورنزو برکشایر،ریگولوس بلک
هری پاتر
شب داشتی گریه میکردی که هری میاد پیشت میشینه و بغلت میکنه وبهت میگه
هری:الان هر چه قدر میخوای گریه کن ولی بعد از گریت باید بگی کی باعث شد این مروارید های جادویی رو هدر بدی
دارکو مالفوی
دارکو:ات حالت خوبه؟
ات:گریه میکنه
دراکو:کی باعث ریختن اشکات شده نکنه پاتر این کار رو کرده
ات:نه
دراکو:پس چیشده
ات:باز گریش میگیره
دراکو:ات رو بغل میکنه و میگه امیدوارم بهتر شدی بهم بگی که کی باعث این شده که چشات رو خراب کنی و اگه نگی خودم پیدا میکنم و میکشمش
تام ریدل
تام:ات دیگه خستم کردی بگو برا چی گریه میکنی؟
ات:هیچی(با گریه)
تام:برای هیچی گریه میکنی
ات:خندش میگیره
تام:من جدی گفتم کی این کار رو باهات کرده که برم آوراکاداوراش کنم
متیو ریدل
میاد اشکاتو پاک میکنه و میگه
متیو:تا وقتی من هستم حق نداری گریه کنی ات فهمیدی
ات:باشه(با بغض)
متیو:بغض هم نمیکنی تا وقتی منو داری غم نداری خوشگلم امیدوارم هر چیزی باعث ناراحتیت شده باشه نابود بشه حالا بیا بغلم
تئودور نات
تئو:ات خسته نشدی انقدر اشک هدر دادی؟
ات:نه(گریه)
تئو:ای بابا اینجوری نمیشه پاشو بریم بیرون
ات:چرا؟
تئو:کسی که ناراحتت کرده رو باید پیدا کنم
ات:چرا؟
تئو:انقدر چرا چرا نکن میخوام پیداش کنم ببینم به چه جرأتی تونسته ناراحتت کنه و اشکت رو در بیاره
لورنزو برکشایر
لورنزو:چه کسی جرئت کرده اشک دوست دخترمو در بیاره
ات:هیچی ولش کن
لورنزو:یعنی چی که ولش کن ات چند هفته هست هی داری بخاطر یهچیزی گریه میکنی و بهم نمیگی به خودت رحم نمیکنی به من رحم کن
ات:چرا؟
لورنزو:با هر قطره اشکی که میریزی من یک سال پیر تر میشم حالا اگه میخوای انقدر گریه کن تا پیر بشم
ات:اشکاشو پاک میکنه و میگه دیگه گریه نمیکنم
ریگولوس بلک
ریگولوس:بغلت میکنه و با هم گریه میکنید بعد از بغلش بیرون میارتت و میگه
ریگولوس:بغل من فقط برای موقعیت های شادی و خوشحالی نیست برای همه ی موقعیت های زندگیت چه سخت و چه آسون بغل من همیشه برای تو بازه فقط الان باید بهم بگی دلیل این گریه چی بوده؟
این اولین سناریو ی من از هری پاتر هست
اگه واکنش هاشون مورد قبولتون نبود بهم بگید
امیدوارم خوشتون بیاد❤
۱۷.۶k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.