نام رمان : کافه چی
نام رمان : کافه چی
نویسنده : ارغوان۱۳۶۷ کاربر انجمن نودهشتیا
خلاصه داستان :
حاضرم ذره ذره وجودم فلج بشه ولی نشنوم، نبینم، حس نکنم، تو یک کلوم نمونم، اگه قراره تو اون کافه بمونم…
تلخ تر از قهوه های اون کافه، حال و روز این روزای منه، زهر تر از اون زهر ماریا، سرنوشت همیشگی منه…
در مورد یه دختر نابینا که نابیناییاشو به لطف کسایی داره که فقط برای یک شب و از قضا در عرض یک لحظه از همون یک شب ، بهش هدیه میدن و حالا…
www.98ia.com
nafas
نویسنده : ارغوان۱۳۶۷ کاربر انجمن نودهشتیا
خلاصه داستان :
حاضرم ذره ذره وجودم فلج بشه ولی نشنوم، نبینم، حس نکنم، تو یک کلوم نمونم، اگه قراره تو اون کافه بمونم…
تلخ تر از قهوه های اون کافه، حال و روز این روزای منه، زهر تر از اون زهر ماریا، سرنوشت همیشگی منه…
در مورد یه دختر نابینا که نابیناییاشو به لطف کسایی داره که فقط برای یک شب و از قضا در عرض یک لحظه از همون یک شب ، بهش هدیه میدن و حالا…
www.98ia.com
nafas
۲.۰k
۱۶ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.