فرشته کوچولو من

فرشته کوچولو من
پارت ۸۴
[ویو هارین]
وارده خونه شدیم که هاجون دیدم
شاید باور نکنید ولی دلم برای این بچه هم تنگ شده بود
وقتی ما دید خندید
هاجون: داداش چرا این بغلت...زن ذلیل شدی ها
از بغل جونگ کوک پایین اومدم
جونگ کوک: باز شروع نکنید
جونگ کوک روی مبل نشست
منم کنارش نشستم هاجون رو به رومون نشسته بود
هاجون: خروس جنگی حالت خوبه
مودی نگاهش کردم
هارین: خوبم پیرمرد
با حالت غر غر گفت
هاجون : پیر مرد دوست پسرت اسکل
جونگ کوک بغل کردم
هارین: دوست پسر من که اینقدر جذابه کجاش پیره تو پیری اسکل
جونگ کوک خندش گرفته بود
هاجون: جونگ کوک ببینشا
هارین: گگگ
جونگ کوک بلند شد
جونگ کوک: من برم لباسم عوض کنم بیام....هم نکشیدا
و رفت
هاجون داشت نگام می کرد
هارین : پیر مرد واست دوست دختر پیدا کنم
خندید
دیدگاه ها (۲)

فرشته کوچولو من پارت ۸۵ [ویو هارین]هاجون: تو ... اصلأ همچین ...

فرشته کوچولو من پارت ۸۶ [ویو هارین]هاجون: برام جورش کن خندید...

فرشته کوچولو من پارت ۸۳[ویو جونگ کوک]غروب شده بود برگشتم عما...

فرشته کوچولو من پارت ۸۲ [ویو هارین]با برخورد نور خورشید به چ...

...بیا باهم فرار کنیم...پارت 1

...بیا باهم فرار کنیم.‌‌..🥀پارت اخر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط