ای اشک دوباره در دلم درد شدی

ای اشک دوباره در دلم درد شدی

تا دیده ی من رسیدی و سرد شدی


از کودکی ام هر آن زمان خواستمت

گفتند دیگه گریه نکن مرد شــــدی…😔
دیدگاه ها (۱)

❣ بیادلبرے را نشانم بده❣ تونوآورے رانشانم بده❣ بہ هرساده اے ...

آیا شده در خلوت خود شعر بخوانی؟قلبی بتپد بر تو و آن را تو ن...

الهی هیچ‌عشقی تبدیل به خاطره نشه امین

من که مستعمره ام ، شعله به جانم تو بکشقصد فتحم کن و از زیر ز...

آخرین پست برای تو...آخرین روز برای تو...آخرین اشک‌ها برای تو...

خیلی وقت است ،دلم میخواهد قلمم را بردارم ، تمام حرف هایم را ...

قهوه تلخ پارت ۵۵ساعت یازده بود ای چویا خاستم بلند شم دل درد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط