مینویسم

💞
مینویسم...
برای قلبی که شکست...
ودستی که دیگرتوان نوشتن ندارد...
و ذهنی که دیگر یارای فکر کردن نداشت...
مینویسم..
ازسرابی که همه هستی ام را به یغما برد...
و از طوفانی که خانه آرزوهایم راویران ساخت...
خانه ای که خراب شد کاخ آرزوهایم بود...
مینویسم...
ازبغض..
ازسکوت..
ازهرآنچه باید بشکند..
و شکسته شد .....
و هنر هیچ بند زنی اون رو بند نزد....
مینویسم...
از دردهای التیام نیافته...
ازبغض های بی صداشکسته...
از خفقان در گلو مانده .....
مینویسم...
ازتنهایی...
از خودم....
از من......
از دل تنهام...
از افکار نا بسامانم.....
مینویسم....
بجز نوشتن چیزی آرامم نمیکند...
تنهایی با دلم انس گرفته....
تنهاییی قدومت بر دلم مبارکباد....
💓 
دیدگاه ها (۲)

من آن یخم که از آتش گذشت و آب نشد دعای یک لب مستم که مستجاب ...

همیشه یک نفر هست ...! که زندگی را ...به دو قسمت قبل ،و بعد ا...

اشک در چشمان من طوفان غم داردبه دلخنده بر لب می زنم تا کس ن...

گاهی برای زندگیمان یک رژیم بنویسیم :یک رژیم برای خلاصی از شر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط