ماه در آغوش شب به خواب می رود و
ماه در آغوش شب به خواب می رود و
من هنوز بیدارم
مگر می شود بی تو به خواب رفت...
خاطره ها صف می کشند به خیالم
و من خمار یک لحظه دیدنت...
با من چه کردی؟
هیچ چیز جای خودش نیست
در تنم لحظه ها تب دارند
و من چه بی تابانه
بر شانه های سیاه شب
با خیال تو سفر خواهم کرد
#امیر_وجود
من هنوز بیدارم
مگر می شود بی تو به خواب رفت...
خاطره ها صف می کشند به خیالم
و من خمار یک لحظه دیدنت...
با من چه کردی؟
هیچ چیز جای خودش نیست
در تنم لحظه ها تب دارند
و من چه بی تابانه
بر شانه های سیاه شب
با خیال تو سفر خواهم کرد
#امیر_وجود
۲.۴k
۲۷ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.