دست از سرم برندار

دست از سرم برندار!
مـدّتهاست یک من ،در خودم فراریست.حالا با دیدنت دوباره صدایش را شنیدم
انگار میخواهد برگردد.
فقط تو میتوانی او را دریابی
لطفا یکبار برای همیشه دست از سرم برندار.

مسعودرضازاده

photo by amir.ali-gh
دیدگاه ها (۱)

هر زمان فالی گرفتم غم مخور آمد ولی این امید واهی حافظ مرا بی...

چه زجری میکشد زنی که هر لحظه از خاطره ای به خاطره ی دیگر پرت...

مال و منال و ثروتم جاه و مقام و شوکتم علم و کمال و کسوتم سار...

خدایی جاسمین دیده بودین انقدر خوب فارسی حرف بزنه و بنویسه ؟؟...

پارت ۲آهی از کلافگی کشید هه‌سو : منم همینطور جوابی نداشتم تا...

«معشوق سابق» پارت شصت و یک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط