ای در دل من رفته چو خون در رگ و پوست هرچه آن به سر آیدم ز دست تو نکوست ای مرغ ســحر تو صبح برخاستهای ما خود همه شب نخفتهایم از غم دوســت #سعدی
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.