باران که می گیرد به هم می ریزد اعصابم

باران که می گیرد به هم می ریزد اعصابم
تقصیر باران نیست...می گویند: بی تابم...!

گاهی تو را آنقدر می خواهم به تنهایی
طوری که حتی بودنم را بر نمی تابم

هر صبح،بی صبحانه از خود می زنم بیرون
هرشب کنار سفره،بُق کرده ست بشقابم

بی تو تمام پارک های شهر را تا عصر
می گردم و انگار دستی می دهد تابم

شب ها که پیشم نیستی...خوابم نمی گیرد
وقتی نمی بوسی مرا...با "قرص" می خوابم...!

#اصغرمعاذی
#شعر#غزل
دیدگاه ها (۱۳)

آسمان دلم ابرى شده دم به دم مى بارد"تو "بيا صافش کنبتاب.... ...

چقدر زیباست این شعر فروغ فرخزاد:ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ نمیﺗﺮﺳﻢﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍ...

چه کسی می داندکه تو در پیله ی تنهایی خود، تنهــــایی؟چه کسی ...

به تاراج برده ای تمام حواسم را...می خندم تویــــــــــی...می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط