نرو

نرو...

 

پابند کفشهای سیاه سفر نشو

یا دست کم بخاط من دیرتر برو

دارم نگاه می کنم و حرص می خورم

امشب قشنگ تر شده ای - بیشتر نشو

کاری نکن که بشکنی امـ...ا شکسته ای

حالا شکستنی ترم از شاخه های مو

موضوع را عوض بکنیم از خودت بگو -

به به مبارک است :دل خوش - لباس نو

دارند سور وسات عروسی می آورند

از کوچه های سرد به آغوش گرم تو

...

هی پا به پا نکن که بگویم سفر به خیر

مجبور نیستی که بمانی ... 

ولی نرو.....
دیدگاه ها (۱۶)

در صفحه ی سفید وسیاهی که چیده اندما را برای کشتن هم آفریده ا...

فقط قرار است ددلم آرام بگیرد... :)

مهمه ...... نمیزارم باشه :)

شیرینیم دلا رو میزنه .... :)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط