🌱🍒از تو کبریتی خواستم که شب را روشن کنم
🌱🍒از تو کبریتی خواستم که شب را روشن کنم
تا پلهها و تو را گم نکنم
کبریت را که افروختم ، آغاز پیری بود
گفتم دستانات را به من بسپار
که زمان کهنه شود
و بایستد
دستانات را به من سپردی
زمان کهنه شد و مُرد🌱🍒
((احمد رضا احمدی))-
تا پلهها و تو را گم نکنم
کبریت را که افروختم ، آغاز پیری بود
گفتم دستانات را به من بسپار
که زمان کهنه شود
و بایستد
دستانات را به من سپردی
زمان کهنه شد و مُرد🌱🍒
((احمد رضا احمدی))-
۴.۴k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲