پارت 9
پارت 9
ویو ات
از خواب بیدار شدم اودم برم خدارو شکر در باز بود رفت دستوشی یه دوش گرفتم موهامو خشک کردم روتینم رو انجام داردم صبحونه هم رو خوردم فک کنم کوک رفته سر کار اها
راستی کار کوک چیه؟!
ویو کوک
از خواب بیدار شدم دیدم ات خابه یه دوش گرفتم یکم صبحانه خوردم در اتاق اته هم باز
کردم لباس پوشیدم ا فک کنم ات ندونه کارم چیه همون بهتر که ندونه رفتم از انباری چمتا اصلحه ی قوی برداشتم و رفتم(کوک رییس مافیاست)
ویو ات
اروم در اتاق کوک رو باز کردم وارد اتا ق شدنداش
تم کشو هارو میگشتم که یه تو یکی از کشو ها یه جعبه گنده بود برش داشتم درش رو باز کردم با چیزی که دیدم خشکم زد پر اون جعبه اصلحه بود توش یه پرونده بو د
(تو پرونده یه سری چیزا هس که ات میفهمه کوک رییس مافیاس) یعنی کوککک مافیاس از ترس اشکم درومد سریع چیزا رو شلخته ولوخته گذاشتمش سر جاشون و سریع از اتاق خارج شدن
6ساعت بعد
کوک اومد
از زبان ات
کوک اومد خونه با عصبیت رفت تو اتاقش درم محکم بست بعد از چند دقیقه......
کوک: ککیییی بههههه اصلحهههههه وو پروندههه هااا دستتتت زدهههه(عربده و عصبی)
پاهام سست شد با عصبانیت از اتاق اومد بیرون و با عصبانیت و نگام کرد از ترس بدنم
میلرزید که یهو............
ببخشید دیر دیر میزارم 🥺🥺🥺🥺😁😁😁😭😭😭
ببخشید کمه
شرایط پارت بعد
،،10تا لایک
2تا کامنتتت
کمه برسونیددد ماچجج
ویو ات
از خواب بیدار شدم اودم برم خدارو شکر در باز بود رفت دستوشی یه دوش گرفتم موهامو خشک کردم روتینم رو انجام داردم صبحونه هم رو خوردم فک کنم کوک رفته سر کار اها
راستی کار کوک چیه؟!
ویو کوک
از خواب بیدار شدم دیدم ات خابه یه دوش گرفتم یکم صبحانه خوردم در اتاق اته هم باز
کردم لباس پوشیدم ا فک کنم ات ندونه کارم چیه همون بهتر که ندونه رفتم از انباری چمتا اصلحه ی قوی برداشتم و رفتم(کوک رییس مافیاست)
ویو ات
اروم در اتاق کوک رو باز کردم وارد اتا ق شدنداش
تم کشو هارو میگشتم که یه تو یکی از کشو ها یه جعبه گنده بود برش داشتم درش رو باز کردم با چیزی که دیدم خشکم زد پر اون جعبه اصلحه بود توش یه پرونده بو د
(تو پرونده یه سری چیزا هس که ات میفهمه کوک رییس مافیاس) یعنی کوککک مافیاس از ترس اشکم درومد سریع چیزا رو شلخته ولوخته گذاشتمش سر جاشون و سریع از اتاق خارج شدن
6ساعت بعد
کوک اومد
از زبان ات
کوک اومد خونه با عصبیت رفت تو اتاقش درم محکم بست بعد از چند دقیقه......
کوک: ککیییی بههههه اصلحهههههه وو پروندههه هااا دستتتت زدهههه(عربده و عصبی)
پاهام سست شد با عصبانیت از اتاق اومد بیرون و با عصبانیت و نگام کرد از ترس بدنم
میلرزید که یهو............
ببخشید دیر دیر میزارم 🥺🥺🥺🥺😁😁😁😭😭😭
ببخشید کمه
شرایط پارت بعد
،،10تا لایک
2تا کامنتتت
کمه برسونیددد ماچجج
۸.۲k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.