part (1) 🫂🖇🩺💊
part (1) 🫂🖇🩺💊
دکتر من:
ته ویو:/
داشتیم تمرین میکردیم که...
کوک:اخخخخخخخخ😫
جین:چیشد کوک؟؟😦
شوگا:کوک خوبی؟؟
کوک:دستمممممم😖
نامی:بزار ببینم*دست میزنه به دستش*
کوک:اخخخخخخخ*داد*😫
جیهوپ:بلند شید ببریمش دکتر فک کنم دستش شکسته(دور از جون بچمم)😢
ته:بلند شو بریم کوکک
کوک:نمیتونم ن..نمیتونم😞
جیمین:پس چیکار کنیم باید بلند شی تا بتونیم ببریمت
کوک:پام که نشکسته به دستم دست نزنید خودم میام 🙁
ته:باشه باو حالا بلند شو
ته و جین کوک و بردن بیمارستان بقیه موندن سالن چون جین نزاشت که بیان هم خطرناک بود هم لازم نبود که بیان
بیمارستان:/
بورا:امروزم روز پرکاری بود من دکترم ومغزو استخوان خوندم و تو بخش (***) کار میکنم
داشتم به ی مریض رسیدگی میکردم که سوک اومد:
بورا بورا بیا ی مریض داریم
بورا:خو به دکتر کیم بگو بیاد من کار دارم
سوک:بدو بیا بجز تو کسی نیست بیا دیگه
بورا:باش بیا پای این اقای بزرگ رو ببند من بیام
پسر کوچولو بیمار:من بزرگم؟؟(با لحن بچه گونه)🤔
بورا:بله وقتی میزاری من کارمو راحت انجام بدم معلومه که ی اقایی
سوک:تو بدو برو من به این میرسم
بورا:باشه بابا رفتم
رفتم بیرون اتاق دیدم سه تا پسر با ماسک نشستن رو صندلی
بورا:شما بیمار داشتین؟؟
جین:بله *کوک و نشون داد*
بورا:اقا حالتون چطوره؟؟
کوک جوابی نداد
ته:حالش بده داشتیم تمرین میکردیم که خورد زمین و دستش ناقص شد
بورا:خب بیارینش به این اتاق
جین و ته به کوک کمک کردن که بره اتاق دکتر
بورا:خب بشینید رو تخت
کوک نشست و بورا معاینه رو شروع کرد
بورا:خب *دستشو فشار داد*
کوک:ایییییییییییی
بورا:باید ی عکس بگیریم از دستش فک کنم در رفته باشه
جین:باید چیکار کنیم؟؟
بورا:شما برین به کارای پزیرش رسیدگی کنین و من میبرمشون
جین:باشه ..و رفت
بورا:خب اقای؟؟
کوک:کوک صدام کن*اروم*
بورا:خیلی درد داری؟
کوو سرشو به نشونه تایید بالا پایین کرد
بورا یو به ته:کمک کنین ببریمشون این اتاق بقلی
ته:باشه
کوک و بردن اتاق بغلی تا ازش عکس بندازن
بعد عکس
بورا:خوب اقای؟؟
ته:کیم هستم
بورا:خب اقای کیم ایشون مچ دستشون ی شکستگی خیلی ریزی داره و از ناحیه ارنج در رفته باید جا بندازمش
کوک:اخخخخخ توروخودا زود تر ی کاری بکنننن درد دارهههه اهههههه
بورا:اوکی
جین اومد:چیشد؟؟
ته تعریف کرد براش.. کوک و بردن همون اتاق قبلیه
بورا:خب کوک باید تحمل کنی خیلی درد داره اوکی؟؟
کوک:اههه باشه فقط سریع انجامش بدههه اههههههه
بورا:خب اقای کیم لطفا نگهشون دارین تا کارمو انجام بدم...
دکتر من:
ته ویو:/
داشتیم تمرین میکردیم که...
کوک:اخخخخخخخخ😫
جین:چیشد کوک؟؟😦
شوگا:کوک خوبی؟؟
کوک:دستمممممم😖
نامی:بزار ببینم*دست میزنه به دستش*
کوک:اخخخخخخخ*داد*😫
جیهوپ:بلند شید ببریمش دکتر فک کنم دستش شکسته(دور از جون بچمم)😢
ته:بلند شو بریم کوکک
کوک:نمیتونم ن..نمیتونم😞
جیمین:پس چیکار کنیم باید بلند شی تا بتونیم ببریمت
کوک:پام که نشکسته به دستم دست نزنید خودم میام 🙁
ته:باشه باو حالا بلند شو
ته و جین کوک و بردن بیمارستان بقیه موندن سالن چون جین نزاشت که بیان هم خطرناک بود هم لازم نبود که بیان
بیمارستان:/
بورا:امروزم روز پرکاری بود من دکترم ومغزو استخوان خوندم و تو بخش (***) کار میکنم
داشتم به ی مریض رسیدگی میکردم که سوک اومد:
بورا بورا بیا ی مریض داریم
بورا:خو به دکتر کیم بگو بیاد من کار دارم
سوک:بدو بیا بجز تو کسی نیست بیا دیگه
بورا:باش بیا پای این اقای بزرگ رو ببند من بیام
پسر کوچولو بیمار:من بزرگم؟؟(با لحن بچه گونه)🤔
بورا:بله وقتی میزاری من کارمو راحت انجام بدم معلومه که ی اقایی
سوک:تو بدو برو من به این میرسم
بورا:باشه بابا رفتم
رفتم بیرون اتاق دیدم سه تا پسر با ماسک نشستن رو صندلی
بورا:شما بیمار داشتین؟؟
جین:بله *کوک و نشون داد*
بورا:اقا حالتون چطوره؟؟
کوک جوابی نداد
ته:حالش بده داشتیم تمرین میکردیم که خورد زمین و دستش ناقص شد
بورا:خب بیارینش به این اتاق
جین و ته به کوک کمک کردن که بره اتاق دکتر
بورا:خب بشینید رو تخت
کوک نشست و بورا معاینه رو شروع کرد
بورا:خب *دستشو فشار داد*
کوک:ایییییییییییی
بورا:باید ی عکس بگیریم از دستش فک کنم در رفته باشه
جین:باید چیکار کنیم؟؟
بورا:شما برین به کارای پزیرش رسیدگی کنین و من میبرمشون
جین:باشه ..و رفت
بورا:خب اقای؟؟
کوک:کوک صدام کن*اروم*
بورا:خیلی درد داری؟
کوو سرشو به نشونه تایید بالا پایین کرد
بورا یو به ته:کمک کنین ببریمشون این اتاق بقلی
ته:باشه
کوک و بردن اتاق بغلی تا ازش عکس بندازن
بعد عکس
بورا:خوب اقای؟؟
ته:کیم هستم
بورا:خب اقای کیم ایشون مچ دستشون ی شکستگی خیلی ریزی داره و از ناحیه ارنج در رفته باید جا بندازمش
کوک:اخخخخخ توروخودا زود تر ی کاری بکنننن درد دارهههه اهههههه
بورا:اوکی
جین اومد:چیشد؟؟
ته تعریف کرد براش.. کوک و بردن همون اتاق قبلیه
بورا:خب کوک باید تحمل کنی خیلی درد داره اوکی؟؟
کوک:اههه باشه فقط سریع انجامش بدههه اههههههه
بورا:خب اقای کیم لطفا نگهشون دارین تا کارمو انجام بدم...
۶۶.۱k
۱۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.