exo funexo

#exo 👇😀💚 #fun_exo

منیجر: هی لی چطوره یه آهنگ راجب کبوتر بنویسی؟
لی خونسرد: این عالیه!
منیجر: اوکی من میرم با نویسنده لیریک هماهنگ کنم.

*همون شب*
*نویسنده لیریک قصد خواب داره که خودکاری رو، روی گردنش حس میکنه*

*نویسنده با دستپاچگی* : شت، چیشده؟ همه ی پولام تو کشومه!
*لی با صدای خفاش شب* : اگه میخوای با انبر اونجات و قطع نکنم تا به کبوتر تبدیل شی به منیجر بگو چیزی به ذهنت نمیرسه بچ!
منیجر:
نویسنده:
کبوتر: :"

*******

دوستش :درگیر چیی دقیقا :/

تاعو:یه مقوله پیچیده تو نمیفهمی

تاعو:با شلوار بري دستشویي باید بکشي پایین، با دامن بري باید بدي بالا، ولي با شلوار کردي هم باید بکشي پایین هم بدي بالا

دوستش :

*******

لوهان *اروم میره سمت آشپز خونه تا آب بخوره*

سهون:یه لیوان ام به من بده

لوهان:/

لوهان:يعني من اگه ساعت ٤شبم تکون بخورم برم مسترابی آشپزخونه ای جایی به اذن خدا بیدار میشی میگی تا سرپايي يه ليوان آبم بده به من

*******

لی:چرا زندگی اینقدر خسته کنندس؟
چانیول:میای بریم ورزش؟
لی:نه
سهون:میای بریم رستوران؟
لی:نه
بکهیون:میخوام لایو بگیرم میای باهم باشیم؟
لی:نه
زندگی:
زندگی:چرا واقعا..


*******

لی:چیشده چرا ناراحتی
چانیول:من توی خوابیدن با بکهیون به مشکل خوردم
لی:میخوای کمکت کنم؟
چانیول:تو که از من بدتری اخرین رابطه ت میخوره نه ماه قبل تولدت!
لی:
لی:خیلی بی ادب شدی..

******

سوهو : بک کجایی منتظرم

بک :منتظرم ماشین بیاد

سوهو :باشه پس سریع تر بیا

بک :باشه من الان سریع تر صبر میکنم تا ماشین بیاد

******

#savi 😻💜🌈👽