بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
بازرگان به صراحت اعلام کرد:کمیتههای امام و گروههای افراطی خطر بزرگ در برابر دولت و انقلاب هستند و باید اول سراغ کمیتهها برویم و دست و بال آنها را ببندیم. و در همان مدت کوتاه، به جای اصلاح امور کشور و نظامی که تازه تأسیس است و تقویت انقلاب، به مقابله با تمامی اندیشهها و مواضع اسلامی - انقلابی برخاست و در نهایت این دولت استعفا داد.
بنی صدر، اگر چه از ابتدا یک جاسوس نفوذی بود، اما شناخته شده نبود و یک اندیشمند ونظریهپرداز اسلامی وانقلابی شناخته میشد؛ اما پس از ریاست، نقاب را برداشت - با ایجاد موانع برای ارتش و سپاه، مسببات اشغال بخش وسیعی از خاک ایران را برای نیروهای صدام فراهم نمود - مردم و انقلابیون را سرکوب مینمود - ضد انقلاب را به شورش وامی داشت - با منافقین همکاری نمود و پس از مشارکت در فاجعه انفجار حزب جمهوری اسلامی ایران و ترور و شهادت 72 تن و در رأس آنها، سید مظلوم، آیت الله دکتر بهشتی، به همراه مسعود رجوی از ایران گریخت.
امام،تا لحظه آخر، بنی صدر را از ریاست جمهوری عزل ننمود،بلکه از فرماندهی قوایی که خود منصوب نموده بودندعزل کرد و بالاخره مجلس شورای اسلامی، طبق قانون، رأی به عزل وی از ریاست جمهوری داد.
میر حسین موسوی، سوادی سیاسی بالایی نداشت و ندارد، اما بسیار متکبر و در ضمن ساده و منفعل بوده و هست.
او نخستین سردبیر روزنامهٔ جمهوری اسلامی بود و پس از ترور و شهادت آیت الله باهنر، به نخستوزیری منصوب گردید.
تنها مغز متفکر او،در اقتصاد، بهزاد نبوی با اندیشههای چپ مارکسیستی بود. آنها به این نتیجه رسیدند که کمونیست را قبول ندارند - اسلام هم که سابقۀ حکومتی ندارد - پس باید روشی میانه و التقاطی را برگزینند، لذا به عنوان الگو، چکسلواکی را برگزیدند، و سیاستهای اقتصادی آن کشور را در ایران پیاده کردند و کشور را به فلاکت کشاندند؛ آن هم در شرایط اسفبار جنگی!
رئیس جمهور وقت، آیت الله خامنهای،در آغاز دور دوم ریاست جمهوری، به صراحت اعلام نمودند که بنابر تکلیف، نخستوزیر دیگری را معرفی خواهند نمود؛ اما جناح چپ آن روز اصلاح طلبان امروز، به امام فشار آوردند که اگر او نباشد، آنها از انقلاب و جنگ و فاصله خواهند گرفت و در نتیجه امام با توجه به سیاستهای کلّی نظام وشرایط، به آیت الله خامنهای، امر نمودند که به صلاح است مجدد ایشان را معرفی کنند.
صدماتی که خاتمی و روحانی، بر پیکر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این نظام وارد آوردند، قابل شمارش نیست و البته مشهود است و نیازی به شرح ندارد.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
بازرگان به صراحت اعلام کرد:کمیتههای امام و گروههای افراطی خطر بزرگ در برابر دولت و انقلاب هستند و باید اول سراغ کمیتهها برویم و دست و بال آنها را ببندیم. و در همان مدت کوتاه، به جای اصلاح امور کشور و نظامی که تازه تأسیس است و تقویت انقلاب، به مقابله با تمامی اندیشهها و مواضع اسلامی - انقلابی برخاست و در نهایت این دولت استعفا داد.
بنی صدر، اگر چه از ابتدا یک جاسوس نفوذی بود، اما شناخته شده نبود و یک اندیشمند ونظریهپرداز اسلامی وانقلابی شناخته میشد؛ اما پس از ریاست، نقاب را برداشت - با ایجاد موانع برای ارتش و سپاه، مسببات اشغال بخش وسیعی از خاک ایران را برای نیروهای صدام فراهم نمود - مردم و انقلابیون را سرکوب مینمود - ضد انقلاب را به شورش وامی داشت - با منافقین همکاری نمود و پس از مشارکت در فاجعه انفجار حزب جمهوری اسلامی ایران و ترور و شهادت 72 تن و در رأس آنها، سید مظلوم، آیت الله دکتر بهشتی، به همراه مسعود رجوی از ایران گریخت.
امام،تا لحظه آخر، بنی صدر را از ریاست جمهوری عزل ننمود،بلکه از فرماندهی قوایی که خود منصوب نموده بودندعزل کرد و بالاخره مجلس شورای اسلامی، طبق قانون، رأی به عزل وی از ریاست جمهوری داد.
میر حسین موسوی، سوادی سیاسی بالایی نداشت و ندارد، اما بسیار متکبر و در ضمن ساده و منفعل بوده و هست.
او نخستین سردبیر روزنامهٔ جمهوری اسلامی بود و پس از ترور و شهادت آیت الله باهنر، به نخستوزیری منصوب گردید.
تنها مغز متفکر او،در اقتصاد، بهزاد نبوی با اندیشههای چپ مارکسیستی بود. آنها به این نتیجه رسیدند که کمونیست را قبول ندارند - اسلام هم که سابقۀ حکومتی ندارد - پس باید روشی میانه و التقاطی را برگزینند، لذا به عنوان الگو، چکسلواکی را برگزیدند، و سیاستهای اقتصادی آن کشور را در ایران پیاده کردند و کشور را به فلاکت کشاندند؛ آن هم در شرایط اسفبار جنگی!
رئیس جمهور وقت، آیت الله خامنهای،در آغاز دور دوم ریاست جمهوری، به صراحت اعلام نمودند که بنابر تکلیف، نخستوزیر دیگری را معرفی خواهند نمود؛ اما جناح چپ آن روز اصلاح طلبان امروز، به امام فشار آوردند که اگر او نباشد، آنها از انقلاب و جنگ و فاصله خواهند گرفت و در نتیجه امام با توجه به سیاستهای کلّی نظام وشرایط، به آیت الله خامنهای، امر نمودند که به صلاح است مجدد ایشان را معرفی کنند.
صدماتی که خاتمی و روحانی، بر پیکر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این نظام وارد آوردند، قابل شمارش نیست و البته مشهود است و نیازی به شرح ندارد.(ادامه دارد...)
۶۱۵
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.