بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
آیا باز هم به جای محکوم نمودن منافقان نفوذی و لیبرالهای غربزده و انتخاب های نادرست، انگشت اتهام به سوی امام و مقام معظم رهبری گرفته میشود که چرا اجازه دادند؟!
در تمامی مباحث شناختی و تحلیلی و از جمله مباحث سیاسی، باید دقت شود که اولاً احساسی و شعاری برخورد نشود و ثانیاً ذهن دچار خلط مبحث نگردد!
الف) - چرا امام یا مقام معظم رهبری اجازه دادند یعنی چه؟! آیا یعنی چرا خلاف تمامی قوانین، اِعمال نظر ننمودند؟! اگر قرار بود که ایشان نظر خود را تحمیل نمایند که دیگر از قانون اساسی و جمهوریت این نظام، چیزی باقی نمیماند و همین را عَلَم میکردند که کدام جمهوریت؟!
وظیفۀ ولیّ امر و حتی امام معصوم این است که چراغ راه باشد، شاخصهها و بایدها و نبایدها را تبیین نماید؛ و وظیفه مردم، هوشیاری، بصیرت و تبعیت میباشد.
ب) - راضی بودن یا نبودن، با خلاف قانون بودن متفاوت است. شما نیز در میان نامزدها، به یکی راضی بودید و به دیگران راضی نبودید.
بازرگان را مردم پیش از پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، به عنوان نخست وزیر، برگزیده بودند و در تظاهراتها شعار میدادند:
بازرگان، بازرگان، نخست وزیر ایران و بنا به خواست مردم، به عنوان رئیس دولت موقت منصوب گردید.
نامزدی بنیصدر، میر حسین موسوی، خاتمی و روحانی نیز نه خلاف شرع بود و نه خلاف قانون؛ وگرنه در فهرست نامزدهای تأیید صلاحیت شده قرار نمی گرفتند؛ بلکه کثرتی از مردم، در بین نامزدها، به آنها رأی دادند. حال اگر آنها در شعارها و تبلیغات و جوّسازیها و لابیها، عوامفریبی کردند و مردم را فریب دادند یا ندادند، یک مقولۀ دیگری است. مردم نیز مجبور نبودند، بلکه باید با بصیرت و شناخت رأی میدادند.
هیچکدام از این اشخاص،در بدو انتخاب، ناصالح و بدخواه نظام و مردم، منافق، وابسته به اجانب و ضد انقلاب نبودند یا نمینمودند؛ بلکه باید پس از انتخاب در صراط مستقیم حرکت مینمودند و به جای خدمت، خیانت نمی نمودند.
بازرگان، خلاف امر امام و قوانین سیاست خارجی، اصرار به ملاقات و مذاکره با برژنسکی داشت و ملاقاتهای پنهانی نیز انجام شده بود - به سرعت در مقابل مواضع امام موضع گرفتند!
تا جایی که امام فرموده بود: انقلابمان را به تمام دنیا صادر میکنیم و ابراهیم یزدی به صراحت گفت: ما قصد صادر کردن انقلاب خود را نداریم.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
آیا باز هم به جای محکوم نمودن منافقان نفوذی و لیبرالهای غربزده و انتخاب های نادرست، انگشت اتهام به سوی امام و مقام معظم رهبری گرفته میشود که چرا اجازه دادند؟!
در تمامی مباحث شناختی و تحلیلی و از جمله مباحث سیاسی، باید دقت شود که اولاً احساسی و شعاری برخورد نشود و ثانیاً ذهن دچار خلط مبحث نگردد!
الف) - چرا امام یا مقام معظم رهبری اجازه دادند یعنی چه؟! آیا یعنی چرا خلاف تمامی قوانین، اِعمال نظر ننمودند؟! اگر قرار بود که ایشان نظر خود را تحمیل نمایند که دیگر از قانون اساسی و جمهوریت این نظام، چیزی باقی نمیماند و همین را عَلَم میکردند که کدام جمهوریت؟!
وظیفۀ ولیّ امر و حتی امام معصوم این است که چراغ راه باشد، شاخصهها و بایدها و نبایدها را تبیین نماید؛ و وظیفه مردم، هوشیاری، بصیرت و تبعیت میباشد.
ب) - راضی بودن یا نبودن، با خلاف قانون بودن متفاوت است. شما نیز در میان نامزدها، به یکی راضی بودید و به دیگران راضی نبودید.
بازرگان را مردم پیش از پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، به عنوان نخست وزیر، برگزیده بودند و در تظاهراتها شعار میدادند:
بازرگان، بازرگان، نخست وزیر ایران و بنا به خواست مردم، به عنوان رئیس دولت موقت منصوب گردید.
نامزدی بنیصدر، میر حسین موسوی، خاتمی و روحانی نیز نه خلاف شرع بود و نه خلاف قانون؛ وگرنه در فهرست نامزدهای تأیید صلاحیت شده قرار نمی گرفتند؛ بلکه کثرتی از مردم، در بین نامزدها، به آنها رأی دادند. حال اگر آنها در شعارها و تبلیغات و جوّسازیها و لابیها، عوامفریبی کردند و مردم را فریب دادند یا ندادند، یک مقولۀ دیگری است. مردم نیز مجبور نبودند، بلکه باید با بصیرت و شناخت رأی میدادند.
هیچکدام از این اشخاص،در بدو انتخاب، ناصالح و بدخواه نظام و مردم، منافق، وابسته به اجانب و ضد انقلاب نبودند یا نمینمودند؛ بلکه باید پس از انتخاب در صراط مستقیم حرکت مینمودند و به جای خدمت، خیانت نمی نمودند.
بازرگان، خلاف امر امام و قوانین سیاست خارجی، اصرار به ملاقات و مذاکره با برژنسکی داشت و ملاقاتهای پنهانی نیز انجام شده بود - به سرعت در مقابل مواضع امام موضع گرفتند!
تا جایی که امام فرموده بود: انقلابمان را به تمام دنیا صادر میکنیم و ابراهیم یزدی به صراحت گفت: ما قصد صادر کردن انقلاب خود را نداریم.(ادامه دارد...)
۵۶۵
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.