آنقدر نیامدی

آنقدر نیامدی
که از پاییز هم برگی نماند
حالا این من هستم
که زیرِ پاهای خودم
خیابان به خیابان
خُرد می شوم...

ﺷﻬﻴﺪ ﻣﺪاﻓﻊ ﺣﺮﻡ
#ﺣﺴﻦ_ﺭﺟﺎﻳی_ﻓﺮ
دیدگاه ها (۱)

اشتیاق تو مرا سوخت...کجایی ؟بازآ...شهید #جاوید_الاثر #محمد_ا...

به هوای استشمام بوی تو نازدانه هایت تا شام و زیارت دُردانه ا...

گنجشک پَر،جبریل پَر،بابا سه نقطهمن پَر،تو پَر،هرکس شبیه ما س...

قرار بود من و توعصای پیریِ هم ...ولی تو رفتی واز رفتنِ تــو ...

انسان آنگونه که هست

حالا آن‌جای شب است که کمی به تو فکر می‌کنم و درد به کتف چپم ...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط