گذشتن بی منت

گذشتن بی منت
ببخشیدن های پراز بغض، نادیده گرفتن های همیشگی
تنها می تواند
کار یک زن باشد!
همانکه روحش پر از زخم های عاشقانه است
همانکه ذهنش پر از قرار های نرفته است...
فقط یک زن است که می تواند خطاهایت را نبیند
می تواند بازهم به سمتت آغوشش را باز کند...
اما آخر این فرصت دادن ها،
آخر تمام این از خود گذشتن ها روزی خسته می شود،
کم می آورد اما بازهم گله ای نمی کند...!
بازهم بر سر قرار های دونفره حاضر می شود،
بازهم نجوا های عاشقانه اش را شبانه زمزمه می کند...
حواست به زن ها باشد
اگر اساسی کم بیاورند،
دیگر هیچ قرار پنهانی آن ها را ذوق زده نمی کند
دیگر هیچ شاعرانه ای به دلشان نمی نشیند...!!
دیدگاه ها (۱)

مندر آستانه ی چند سالگی ام ؟با احتساب روزهاصد سال خستهبا احت...

آنقدر زخمهایم درد داردبعد از نبودنت حتی اگر بیایی و نو...

بدترین حالت ماجرا این است کهطاقتمان تمام شود و به روی خودمان...

از این تنهایی ها خدا قسمت کند.که بنشینی، زانوها را بغل بگیری...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

ماراتن کیش

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط