راستش...
راستش...
دیگر خودم هم خسته ام...
از اینکه...
هر شب در بین این آدم ها دنبال تو بگردم...
و خودمان را تصور کنم...
در خانه ای که سهم ما نشد...
لعنت به این شهری که کم کم مرا...
به نداشتنت عادت میدهد...
دیگر خودم هم خسته ام...
از اینکه...
هر شب در بین این آدم ها دنبال تو بگردم...
و خودمان را تصور کنم...
در خانه ای که سهم ما نشد...
لعنت به این شهری که کم کم مرا...
به نداشتنت عادت میدهد...
۲۰۹
۲۵ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.