آیا تو هم مانند من خود را پریشان دیده ای

آیا تو هم مانند من خود را پریشان دیده ای؟
مانند من از عاشقی خود را پشیمان دیده ای؟


خواندی غزل از شهریار وحافظ و یا منزوی؟
بی اختیار و شبنمی بر گونه غلطان دیده ای؟


آیا تو هم از آینه هستی فراری مثل من ؟
یا یک نفر در آینه از خود گریزان دیده ای؟


در خاطراتت گم شدی گشتی به دنبال کسی؟
یا یک گل پژمرده را در دست گلدان دیده ای ؟


آیا تو هم حسرت به دل ماندی برای یک نفر؟
یا عاشقان را مثل من سردر گریبان دیده ای؟


پاییز را حس کرده ای در فصل زیبای بهار ؟
یا آسمان آرزو هر لحظه گریان دیده ای ؟


نام تو را مانند من خوانده کسی سنگ صبور؟
یا شیر در بند قفس افتاده بیجان دیده ای؟
دیدگاه ها (۱)

ﻛﺎﺵ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ی ﺩﻳﻮاﺭ ﺑﻪ ﺩﻳﻮاﺭ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢﺩﺭ ﻫﺮ ﻧﻔﺴﻲ ﻳﺎﺭ و ﻣﺪﺩﻛﺎﺭ ﺗ...

‍ قلم عاشق شد و دل را به دلت یار نوشتنت به نت شعر و غزل بر د...

ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴـــــﺖ ڪہ ﺍﺯ ﺑﯿــــــﺮﻭﻥ چہ ﻃـــــــﻮﺭ ﺑﻪ ﻧﻈــــــــﺮ...

زندگی را ..گر توانستی به کام یک نفر شیرین کنی...یا توانستی ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط