آیا تو هم مانند من خود را پریشان دیده ای
آیا تو هم مانند من خود را پریشان دیده ای؟
مانند من از عاشقی خود را پشیمان دیده ای؟
خواندی غزل از شهریار وحافظ و یا منزوی؟
بی اختیار و شبنمی بر گونه غلطان دیده ای؟
آیا تو هم از آینه هستی فراری مثل من ؟
یا یک نفر در آینه از خود گریزان دیده ای؟
در خاطراتت گم شدی گشتی به دنبال کسی؟
یا یک گل پژمرده را در دست گلدان دیده ای ؟
آیا تو هم حسرت به دل ماندی برای یک نفر؟
یا عاشقان را مثل من سردر گریبان دیده ای؟
پاییز را حس کرده ای در فصل زیبای بهار ؟
یا آسمان آرزو هر لحظه گریان دیده ای ؟
نام تو را مانند من خوانده کسی سنگ صبور؟
یا شیر در بند قفس افتاده بیجان دیده ای؟
مانند من از عاشقی خود را پشیمان دیده ای؟
خواندی غزل از شهریار وحافظ و یا منزوی؟
بی اختیار و شبنمی بر گونه غلطان دیده ای؟
آیا تو هم از آینه هستی فراری مثل من ؟
یا یک نفر در آینه از خود گریزان دیده ای؟
در خاطراتت گم شدی گشتی به دنبال کسی؟
یا یک گل پژمرده را در دست گلدان دیده ای ؟
آیا تو هم حسرت به دل ماندی برای یک نفر؟
یا عاشقان را مثل من سردر گریبان دیده ای؟
پاییز را حس کرده ای در فصل زیبای بهار ؟
یا آسمان آرزو هر لحظه گریان دیده ای ؟
نام تو را مانند من خوانده کسی سنگ صبور؟
یا شیر در بند قفس افتاده بیجان دیده ای؟
- ۳۲۷
- ۲۵ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط