یک شبی مجنون نمازش را شکست
یک شبی مجنون نمازش را شکست
با وضو در کوچه ی لیلا نشت
گفت یارب از چه خوارم کرده ای ؟
بر سلیب عشق دارم کرده ای
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
بر رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی...
با وضو در کوچه ی لیلا نشت
گفت یارب از چه خوارم کرده ای ؟
بر سلیب عشق دارم کرده ای
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
بر رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی...
- ۲.۲k
- ۲۶ مرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط