خسته که می شوم
خسته که می شوم ،
سرم را میان دستهایم می گیرم . . . .
آنقدرتکرارت می کنم ،
که بالا بیــاورم . . . .
من ،
انتقام زجــر ِتمام لحظه های بی تو بودن را ،
بالاخره از خود خواهم گرفت . . . .
حالا که رفته ای ،
پرنده ای آمدست در حوالی همین باغِ رو به رو . . . .
هیچ نمی خواند . . . .
فقط می گوید:
کـــو کـــو........!!!؟
سرم را میان دستهایم می گیرم . . . .
آنقدرتکرارت می کنم ،
که بالا بیــاورم . . . .
من ،
انتقام زجــر ِتمام لحظه های بی تو بودن را ،
بالاخره از خود خواهم گرفت . . . .
حالا که رفته ای ،
پرنده ای آمدست در حوالی همین باغِ رو به رو . . . .
هیچ نمی خواند . . . .
فقط می گوید:
کـــو کـــو........!!!؟
- ۸۶۷
- ۱۱ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط