تک پارتی
#تک پارتی
(درخواستی بید ویلی فک کنم خوب از آب درنیاد )
✐☡✐☡ویو ا ت☡✐☡✐☡✐☡
منو جو نگین 2ساله که ازدواج کردیم ولی جو نگین یکم انسان کم عصاب زود عصبی میشه و بخاطر همین همیشه دعوا داریم. ......
ساعت پنج و نیم الاناس که دیگه بیاد بلند شدم رفتم غذا رو آماده کردم شروع کردم به چیدن میز
که یهو زنگ خورد، خود سگ اعصابش بود اَه رفتم با انرژی درو باز کردم که با صورت سردش رید بهم
ا. ت:سلام.
جو نگین:غذا آمادست؟
ا ت:عنتر گفتم سلام
جو نگین:سلام، حالا غذا آمادست.
ا. ت:آره روی میز چیدم برو بخر من میخوابم
جو نگین:تو گوه خوردی
ا ت:چرا
جو نگین:همین که من میگم میای غذا میخوری
ا.ت:نمی خوام خب گشنم نی ( ا. ته ی لجباز عنتر تخسیر خودته که دعواتون میشه عه)
ا. ت:من گشنم نی نمیخوام غذا بخورم بچه ای نمیفهمی، با بهت بفهمونم
جو نگین:دختر پرو بعد میگه تو همیشه ی خدا با من دعوا داری .
تا اومدم حرف بزنم صورتم با یه چیزی برخورد که که بله جو نگین منو زدن ( سر غذا خوردن الله و اکبر ) با عصبانیت رفتم و لباسم رو عوض کردم گوشیمم برداشتم رفتم بیرون دیگه ریخ نحس جو نگین رو ببینم
¸¸♬·¯·♩¸¸♪·¯·♫ویو جو نگین♬·¯·♩¸¸♪·¯·♫¸¸
واسه همیشه باهم دعوا میکردم ولی هیچوقت انقدر اعصبیم نکرده بود که بزنمش. اه دختره ی لجباز عنتر. سوییچ رو برداشتم و رفتم دنبال ا. ت خدایا. بار از 30مین رسیدم به خیابون خیلی شلوغ بود همه ی ماشین ها وایساده بودن پیاده شدم برم ببینم چیشده. رسیدم یجا دیدم همه جمع شدن اونجا چی شده رفتم جلو تر دیدم خونِ یا عیسی مسیح رفتم جلو تر دیدم ا. تس( آهنگ غمیگن گوش کنید )
جو نگین :ا.ت ا ت
.•*•.•*•.•*ویو ادمین هندسام تون •.•*•.•*•.•*•.
پسرک بادیدن جنازه ی تنها عشقش روی زمین نتونست اشک هاش رو نگه داره اشک های پسر مثل ابر بهاری میبارید . بعد از مرگ ا ت جو نگین هم به خم وغبار ابدی رف.
*ینی خاک بر سر من کنن ینی نمیتونم یه فیک درست درمون بنویسم اخه سر غذا خوردن آدمی میمیره. ☠😐
(درخواستی بید ویلی فک کنم خوب از آب درنیاد )
✐☡✐☡ویو ا ت☡✐☡✐☡✐☡
منو جو نگین 2ساله که ازدواج کردیم ولی جو نگین یکم انسان کم عصاب زود عصبی میشه و بخاطر همین همیشه دعوا داریم. ......
ساعت پنج و نیم الاناس که دیگه بیاد بلند شدم رفتم غذا رو آماده کردم شروع کردم به چیدن میز
که یهو زنگ خورد، خود سگ اعصابش بود اَه رفتم با انرژی درو باز کردم که با صورت سردش رید بهم
ا. ت:سلام.
جو نگین:غذا آمادست؟
ا ت:عنتر گفتم سلام
جو نگین:سلام، حالا غذا آمادست.
ا. ت:آره روی میز چیدم برو بخر من میخوابم
جو نگین:تو گوه خوردی
ا ت:چرا
جو نگین:همین که من میگم میای غذا میخوری
ا.ت:نمی خوام خب گشنم نی ( ا. ته ی لجباز عنتر تخسیر خودته که دعواتون میشه عه)
ا. ت:من گشنم نی نمیخوام غذا بخورم بچه ای نمیفهمی، با بهت بفهمونم
جو نگین:دختر پرو بعد میگه تو همیشه ی خدا با من دعوا داری .
تا اومدم حرف بزنم صورتم با یه چیزی برخورد که که بله جو نگین منو زدن ( سر غذا خوردن الله و اکبر ) با عصبانیت رفتم و لباسم رو عوض کردم گوشیمم برداشتم رفتم بیرون دیگه ریخ نحس جو نگین رو ببینم
¸¸♬·¯·♩¸¸♪·¯·♫ویو جو نگین♬·¯·♩¸¸♪·¯·♫¸¸
واسه همیشه باهم دعوا میکردم ولی هیچوقت انقدر اعصبیم نکرده بود که بزنمش. اه دختره ی لجباز عنتر. سوییچ رو برداشتم و رفتم دنبال ا. ت خدایا. بار از 30مین رسیدم به خیابون خیلی شلوغ بود همه ی ماشین ها وایساده بودن پیاده شدم برم ببینم چیشده. رسیدم یجا دیدم همه جمع شدن اونجا چی شده رفتم جلو تر دیدم خونِ یا عیسی مسیح رفتم جلو تر دیدم ا. تس( آهنگ غمیگن گوش کنید )
جو نگین :ا.ت ا ت
.•*•.•*•.•*ویو ادمین هندسام تون •.•*•.•*•.•*•.
پسرک بادیدن جنازه ی تنها عشقش روی زمین نتونست اشک هاش رو نگه داره اشک های پسر مثل ابر بهاری میبارید . بعد از مرگ ا ت جو نگین هم به خم وغبار ابدی رف.
*ینی خاک بر سر من کنن ینی نمیتونم یه فیک درست درمون بنویسم اخه سر غذا خوردن آدمی میمیره. ☠😐
۱۳.۱k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.