سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم

سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم

رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم

گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم

بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم

#سعدی
دیدگاه ها (۵)

ما در اینجا با چیزی به مراتب عمیق‌تر از کاهش ثروت‌مان یا حتی...

نمیدانم این حالت فقط در من هست یا نه، اما من موقعی که در اتا...

"گاهی ما برای کسانی دل می سوزانیم که نه به خودشان رحم می کنن...

ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانم باید چه بگویم به پرستار ...

جزای آن که نگفتیم شُکرِ روز وصالشب فراق نخفتیم لاجَرَم زِ خی...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط