دلم آغوش میخواهد کمی گرم و کمی تب دار

دلم آغوش میخواهد ، کمی گرم و کمی تب دار
کمی با من مدارا کن ، دلم را از زمین بردار

دلم آغوش میخواهد کنارش یک دوتا بوسه
دو تا قطاب ترد و تازه و مرغوب از بازار

به تن پیراهنی زیبا پر از عطر تنت باشد
حریر سرخ ساده ، یا بلوزی خوشگل و گلدار

دو تا چشم غزالی چون غزل غماز و رازآلود
دو تا جادو دوتا آهو دوتا آیینه یک دیدار

دلم آغوش میخواهد ، پراز احساس دل بستن
پراز سلول زندانی ، پراز آزادی بسیار

پراز ماندن پراز خواندن پراز شیرینی افشاندن
پراز اصرار بوسیدن پراز ناز و پراز انکار

پراز ماسه پراز دریا پری واره پری سیما
پراز آبی پراز ماهی یکی مست و یکی هشیار

دلم آغوش میخواهد ، فقط از نوع پنهانی
کمی تا قسمتی عاشق ، کمی تا قسمتی تب دار

دلم بی تاب چشمانت ، غزل بانو ، غزلخوانت
بیا این گوی و میدانت ، دلم را از زمین بردار
دیدگاه ها (۳۱)

سر صبی زنگ زد که بریم دانشگاه، درس و تحصیل و پیشرفت و اینا.....

نزدیک محل کارم یه سوپرمارکت هست که هر روز صبح ازش خرید میکنم...

‍ ❄ ️❄ ️❄ ️هوا که اینگونه می شودمن می مانم و سرگردانی در خیا...

کار هر روزم شده بود...تمام ساعت فروشی های شهر را بارها و بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط