از خواب بیدار شدم
از خواب بیدار شدم
ا.ت:واییی گشنمهههه
رفتم نودل درست کردم و خوردم
ا.ت:بهتره به لیا زنگ بزنم ببینم چطوره (لیا دوست صمیمیشه)
ا.ت:سلام لیااااا
لیا:سلام توله خررررررر چطورییی
ا.ت:خودمم تو خوبیی
لیا:مرسی فدات شوگا چطوره؟
ا.ت:رفته مسافرت کاری
لیا:عه کی بر میگرده
ا.ت:دو ماه دیگه
لیا:آخی دلت براش تنگ شده
ا.ت:خیلییی
لیا:بیام پیشت؟
ا.ت نه مرسی من خوبم
بعد از حرف زدن با لیا....
رفتم که بخوابم...
دو ماه بعد
ا.ت ویو:دیدم در باز شد و با چهره کیوت شوگا مواجه شدم
ا.ت:پریدم بغلش.شوگولیییییییییی دلم برات تنگ شده بوددددددددددددددد
شوگا:منم همینطور قشنگمم
بوسه ای رو لبام گذاشت
شوگا: دلم برای بوسیدنت تنگ شده بود بیب
ا.ت:منم ددی
خلاصه باهم به خوبی زندگی کردن
تمامممم
ا.ت:واییی گشنمهههه
رفتم نودل درست کردم و خوردم
ا.ت:بهتره به لیا زنگ بزنم ببینم چطوره (لیا دوست صمیمیشه)
ا.ت:سلام لیااااا
لیا:سلام توله خررررررر چطورییی
ا.ت:خودمم تو خوبیی
لیا:مرسی فدات شوگا چطوره؟
ا.ت:رفته مسافرت کاری
لیا:عه کی بر میگرده
ا.ت:دو ماه دیگه
لیا:آخی دلت براش تنگ شده
ا.ت:خیلییی
لیا:بیام پیشت؟
ا.ت نه مرسی من خوبم
بعد از حرف زدن با لیا....
رفتم که بخوابم...
دو ماه بعد
ا.ت ویو:دیدم در باز شد و با چهره کیوت شوگا مواجه شدم
ا.ت:پریدم بغلش.شوگولیییییییییی دلم برات تنگ شده بوددددددددددددددد
شوگا:منم همینطور قشنگمم
بوسه ای رو لبام گذاشت
شوگا: دلم برای بوسیدنت تنگ شده بود بیب
ا.ت:منم ددی
خلاصه باهم به خوبی زندگی کردن
تمامممم
۳.۹k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.