رفتنت رفتن جانست کمی حوصله کن

رفتنت رفتن جانست کمی حوصله کن
آتشی بر دو جهانست کمی حوصله کن

ماه بیرون زده گاهی به تماشا بنشین
عشق بی پرده عیانست کمی حوصله کن

چشم تو چشمه‌ی عشقست و نگاهت چون رود
رود عشق تو روانست کمی حوصله کن

خنده‌ بر روی لبت باز قیامت کرده
دلم از عشق نشانست کمی حوصله کن

باورم نیست که من عاشق چشمت شده‌ام
عشق هم سرّ نهانست کمی حوصله کن

هر کجا پا بنهی دلبری آغاز شود
مهر تو در دل و جانست کمی حوصله کن

ارس آرامی
دیدگاه ها (۰)

رفتنت رفتن جانست کمی حوصله کنآتشی بر دو جهانست کمی حوصله کنم...

ديرگاهی‌ست که تنها شده‌امقصه غربت صحرا شده‌اموسعت درد فقط سه...

پنج‌شنبه همان غزل محزون است که به رسم ادببه دیوان غزل‌های از...

پنج‌شنبه همان غزل محزون است که به رسم ادببه دیوان غزل‌های از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط